کتاب در جستجوی طبیعت از ادوارد ویلسون را اخیراً به اتمام رساندم و قصد دارم به عنوان آخرین مطلب از این کتاب اشارهای به نکات پراکنده در فصول مختلف کتاب کنم .
گذشته از انسان، در میان پستانداران شمپانزهها از همه فداکارترند. شمپانزهها معمولاً گیاه خوارند. شمپانزهها اقدام به فرزند خواندگی نیز میکنند. شمپانزهها نزدیک ترین خویشاوندان زنده ما هستند.
ظاهراً انسان یکی از گونههای مهاجم است. اما ما به هیچ وجه مهاجم ترین جانور نیستیم. پژوهشهای اخیری که درباره کفتارها ، شیرها و میمونهای لانگور انجام شده آشکار ساخته اند که در شرایط طبیعی این جانوران اقدام به نبردهای مرگبار، بچه کشی و حتی همنوع خواری در مقیاسی میزنند که به مراتب بالاتر از چیزی است که در انسانها یافته میشود.
اگر حیات هوشمند روی سیارههای دیگر وجود داشته باشند ( اجماع دانشمندان آن است که وجود دارد، آن هم به فراوانی) نمیتوان انتظار داشت آدم سان و پستان دار باشد.
انسان موجودی بسیار صوتی- تصویری است و در مقایسه با اکثر گونههای جانوری بسیار کم به بویایی و چشایی وابسته است. در زبانهای گوناگون در سراسر جهان دو سوم تا سه چهارم از تمام واژههایی که در مورد حواس به کار میروند شنوایی و بینایی را توصیف میکنند، در حالی که واژههای مختص توصیف بویایی و چشایی یک دهم یا کمترند.
تا به امروز نزدیک به یک و نیم میلیون از جانداران نام گذاری شده اند، اما تعداد واقعی به احتمال زیاد چیزی بین 10 تا 100 میلیون است. تعداد گونههای روی زمین با سرعتی معادل صد تا هزار برابر دوران پیش از انسان رو به کاهش است. بشر از دوران پیش از تاریخ تا زمان کنونی حدود 20 درصد از گونهها را نابود کرده است. ظرف سی سال آینده 20 درصد از گونههای زمین یا بیشتر در نتیجه اقدامات بشر نابود خواهد شد.
مقدار سازمان یافتگی و پیچیدگی موجود در یک مشت خاک بیشتر از چیزی است که روی سطح تمام سیارههای دیگر روی هم وجود دارد.
تمام جانداران از جمله گیاهان گلدار، حشرات و خود انسان تصور میشود از یک جمعیت نیاکانی نسب گرفته باشند که یک و هشت میلیارد سال پیش میزیسته اند.
وقتی مساحت زیستگاه به یک دهم پوشش اولیه اش میرسد، تعداد گونههایش نیز به نصف کاهش مییابد؛ یعنی 50 درصد انقراض نهایی در نتیجه 90 درصد کاهش مساحت.
میانگین عمر یک گونه و زادگان آن در دورههای زمین شناختی بین یک تا 10 میلیون سال است.
حرکت روی دو پا و آزاد و رها بودن دستها سبب شد که این اشکال نیاکانی کاملا مناسب زندگی در زمین باز باشند، جایی که در آن میتوانستند از وفور میوهها، ریشههای زیرزمینی و گوشت جانوران بهره مند شوند