مجدداً قصد دارم نگاهی به فصل بی مهرگان از کتاب در جستجوی طبیعت از ادوارد ویلسونکنم.
تعداد انواع بی مهرگان بسیار بیشتر از مهره داران است.
ما با قطعیت نمیدانیم چرا بی مهرگان این همه متنوع اند؛ یک عقیده رایج آن است که ویژگی کلیدی در تنوع آنها و اندازه کوچک شان است. علت احتمالی دیگر قدمت بیشتر این جانوران کوچک است که به آنها زمان بیشتری برای کاوش در محیط داده است. نخستین بی مهرگان دست کم 600 میلیون سال پیش پدید آمدند در حالی که مهره داران حدود 500 میلیون سال پیش بر صحنه ظاهر شده اند. ما در واقع به دنیایی نگاه میکنیم که عمدتاً متعلق به بی مهرگان است. تصور رایج اما اشتباهی است که مهره داران همه کاره جهان هستند در حالی که در بیشتر بخشهای جهان این بی مهرگان هستند که همه کاره اند. برای مثال در آمریکای مرکزی و جنوبی مصرف کنندگان اصلی گیاهان نه گوزنها, جوندگان و یا پرندگان هستند بلکه مورچههای برگ بُر هستند.
حقیقت این است که ما به بی مهرگان نیازمندیم اما آنها نیازی به ما ندارند. اگر انسان همین فردا از صحنه روزگار محو شود, جهان با کمترین تغییر به راه خود خواهد رفت. اما اگر بی مهرگان ناپدید شوند بعید است که گونه انسان، ماهیها، پرندگان و پستانداران بتواند بیش از چند ماه دوام بیاورد و ظرف چند دهه جهان به وضعیت یک میلیارد سال پیش باز خواهد گشت که عمدتاً از باکتریها، جلبکها و چند گیاه پرسلولی بسیار ساده تشکیل شده بود.
وقتی دو دستتان را کاسه کنید و تقریباً از هرجای زمین، جز بی آب و علف ترین بیابانها، خاک بردارید هزاران جانور بی مهره، چه قابل روئیت با چشم و چه در اندازههای میکروسکوپی، در آن خواهید یافت.
اگر انسان اینقدر شیفته جثه نبود، مورچه به نظرش از کرگدن جالب تر میآمد.
بر حفاظت از بی مهرگان باید تاکید دوبارهای صورت گیرد. فراوانی و تنوع حیرت انگیز آنها نباید سبب شود فکر کنیم که آنها فناناپذیرند. بلکه درست برعکس گونههای آنها نیز به اندازه گونههای پرندگان و پستانداران در برابر انقراض ناشی از مداخله انسان آسیب پذیرند.